کلاس دوشنبه

گردان حضرت زهرا(س)

کلاس دوشنبه

گردان حضرت زهرا(س)

تکلیف سوره مبارکه عبس

دوشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۳۶ ب.ظ

گرچه وصالش نه به کوشش دهند/ هرقدر ای دل که توانی بکوش

سلام دوستان ، تکلیف این هفته ،

قرائت سوره عبس و نوشتن هفت جمله ( نکته ) از ترکیب حداقل دو آیه ای. 

ضمنا از ابتدای جزوه تا صفحه 72 (ابتدای سوره فلق) ، به همراه بخش ملحقات آخر جزوه مطالعه شود.

لطفا 7 گزاره را تا ساعت 22 روز یکشنبه هفدهم اسفند در قسمت نظرات همین پست قرار دهید.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۱۱
طبیب دوار3

نظرات  (۱۵)

1-نباید از روی ظاهرافراد یابدلیل نقصی که در انها وجود دارد رفتار خود را با انها تغییر داد.
2-کسی که خودش احساس نیاز میکند برای رفع مشکلاتش,ارجح تر است برای یاری تا کسی که این احساس را ندارد,
3-پند نگرفتن از نعمت قران نشانه ناسپاسی انسان است.
4-یکی از دلایل چهره ی درهم رفته در جهان اخرت,درهم بودن ان برای بندگان خدا در دنیاست
5-همه ی نعمت های خداوند امانت اوست در نزد ما وکسی را نمیتوان بخاطر نداشتن نعمتی تحقیر کرد
6-هدایت مثل بارانی است که بر زمین خشک میبارد وباعث رویش دانه میشود,پس برای هدایت افراد توانایی مامهم است نه میزان معرفت افراد یاطبقه اجتماعی انها
۱۸ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۵۰ زهرا سادات علوی
به نام خدا
10 ایه ی نخست: تقدم دستگیری از کسی که درخواست کمک برای خروج از ظلمت را دارد نسبت به کسی که پیش قدم نشده بی توجه به بضاعتشان  ( چه مادی و چه معنوی )
11 و 12 : این چنین انسان ها قران را برای هدایت یافتگان به زعم خودشان می دانند در حالی که قرآن برای همه حتی گمراهان است و برای تحرکت به سوی کمال و تذکر و بازگشت
17 تا 23 : انسانی با چنین طرز تفکری  را ناسپاس می داند و اینگونه برداشت می شود کهاین انسان خود را نه در مقابل سایرین برتر می داند که از جایگاه انسانی برتر می داند و با خدا قیاس می کند ( به دلیل قضاوتش در توان هدایت یا عدم هدایت افراد ) و به نوعی مشرک است. و در ادامه به فنا پذیر بودن همین انسان اشاره می شود که از بزرگترین ضعف های او در مقابل خالق است.
24 تا 32: به یکی از بزرگترین نواقص انسان یعنی نیاز به غذا که مصدوقی از نقص و وابستگی اوست اشاره می کند .علاوه بر این نگاه به طعام نمادی از نگاه به آفرینش است پس احتمالا توجه به آن بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
32تا 40 : اشاره به احوالات قیامت این نکته را در پی دارد که همه انسان ها یعنی هم آن توانگر هم نابینا و هم خود او در آن روز به احوالات خود مشغولند  و بازاین نشانی بر عدم توانایی شخص در رتبه گذاری و ترجیح امکان هدایتشان بر هم ااست.حال انکه در ایات پیشین گفته شد خود این شخص نیز اطاعت نکرده .

عرض سلام  خدمت استاد رضازاده و دوستان عزیز همکلاسی

ایه 1 و 40 و 41 : عبوس شدن و روی برگرداندن از مردم صرفا بنا به ظاهر افراد(ناتوانی های جسمی) با داشتن چهره ای غم اندود و خجل در قیامت مرتبط است.

آیه 1 و 19: انسان با دانستن اینکه از مایعی پست خلق شده است ،هرگز نباید دچار غروری شود که منجر به روی برگرداندن و عبوس شدن او در برابر فردی با سطح توانایی جسمانی کمتر گردد.

آیات 5 الی 9: نباید  ملاک شان و مرتبه افراد نزد ما، غنی بودن افراد باشد.باید به فردیکه با تمام دارایی اش یعنی سعی و خشوع نزد ما می آید توجه نموده و تاحد امکان از تمام جهات بویژه مسایل معنوی یاری اش کنیم.

آیه 11 و 12: آیات قرآن تذکری برای هر فردی است که بخواهد پند بگیرد.در این پندگیری هیچ الویتی بین مردم وجود ندارد.

آیه 17 و 23: انسانیکه کفران نعمت میکند در واقع در انجام  اوامر الهی اهمال کار است.نعمت اصلی عنایت شده به انسان طبق آیات 18 الی 20 نعمت وجود است.(خلقت از نطفه ای ناچیز)

آیه 17 و 42: انسانیکه کفران نعمت کرده و عظمت خلقت خویش از تشکیل نطفه تا رستاخیز را انکار میکند ،مستحق غم و اندوه و شرمساری در روز قیامت است.

آیات 24 الی 32: انسان باید حین تناول غذای خود به آن نگریسته و مراحلی که در جهت تولید مواد غذایی انجام میگیرد(بارش باران و رشد دانه و رویش نباتات و ...) را با خود مرور کند تا سپاسگذار نعم الهی باشد.

به نام خدا.

ایات 5،9 حالت استغنا موجب میشود انسان از خشیت دور شود
ایات 11-12 انسان باید طلب کند تا توانایی دریافت تذکره را داشته باشد
ایات 25-26 نرمی سخت ترین ها را رام میکند ، نرمی در رفتار عمیق ترین تاثیر را دارد
ایات 17 و 23-32 همین که انسان به طعام خود ژرف بنگرد و به کیفیت خلقت ان بیاندیشد باعث جلوگیری از سرکشی میشود
ایات 40-41-42 انچه به کفر پوشانده بودند بر چهره شان به شکل گرد و غباری آشکار میشود.


ایات ١-٣ مارک خوب و بد زدن به سایر انسانها در حیطه توانایی ما نیست
ایات ١٧-٢٠ انسان موجودی ناتوان و بی تدبیر است و کاملا محتاج به رب
ایات ٢٢-٢٤ توجه به طعام برای هدایت شدن لازم است
ایات ٣٨-٤٢ در روز قیامت چهر های واقعی افراد مشخص میشود
ایات٨-١٢ میزان هدایت شدن انسانها با میزان سعی انها رابطه دارد
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۰۲ مائده احمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
1. بر اساس آیه 1و2و3 هرگز نباید به انسان ها به دیده تحقیر نگریست شاید آن ها نزد خداوند مقام بالاتری داشته باشند یا در آینده این مقام بالا را کسب کنند.
2. بر اساس آیات 13 و14و15و16و17 اگر انسان از نعمت قران  که بلند مرتبه و پاک است به درستی استفاده کند همانند قران بلندمرتبه ومطهر می شود.
3. بر اساس آیات 11و12و15و16و20 خداوند به وسیله قران (ذکر) و پیامبران واولیا(سفیران)راه را برای انسان آسان می کند.
4.بر اساس آیات 17و20 یکی از شرایط آسان شدن  راه این است که انسان به نعمت های هدایت (قرآن و سفیران)ناسپاس نباشد.
5. خداوند تمام انسان ها را از نطفه خلق می کند و نعمت هایی همچون ماء صبا و حدائق غلب را نیز در اختیار انسان ها قرار می دهد این انسان است که با اعمال خود و استفاده درست از این نعمتها در روزی که صاخه بیاید جز کدام دسته باشد.
6.بر اساس آیات 34و35و36 همانطور که در آخرت حیات مادی وجود ندارد خواهر و برادر مادی نیز وجندارد و هرکس بنا به  رابطه معنوی خود اطرافیان را می شناسد.
7. بر اساس آیات17و38و39و40و41و42 :در روز قیامت انسان ها دو دسته اند اگز انسان سپاسگذار و مومن باشد در گروهی که چهره گشاده و نورانی دارند قرار می گیرد ، اگر انسان ناسپاس و کافر باشد در گروهی که چهره سیاه و تاریک دارند قرار می گیرد.

۱۷ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۲۵ فاطمه بیاتلو
به نام خدا

1. آیات 5 و 7 :  لازمه ی هدایت و تزکیه رسیدن به مفهوم نیازمندی در هر موقعیتی ( ثروتمند یا فقیر) است .

2. آیات 11 و 16-13 و 20 : ویژگی ای که قرآن را  از سایر ذکرها و یادآوری ها برای انسان متمایز کرده و سبب میسر شدن پذیرش آن می شود بلند مرتبه و پاک بودن قرآن و رسیدن آن به انسان توسط فردی بزرگوار و نیکی رسان است.

3. آیات 8 و 9 و 26 و 27 : یسعی و یخشی در وجود انسان مشابه دانه در وجود زمین است.

4. آیات 11 و 12 24 و 32 : چیزی که باعث تفاوت انسان از سایر موجودات می شود تلاش او در جهت رشد معنوی است وگرنه همه ی موجودات ( اشاره به چهارپایان در آیه ) در رشد جسمی و بهره گرفتن از طعام مشترکند !

5. آیات 5 و  11 و 12 و 20 و 23 و 24 : مسیر رشد معنوی و جسمی انسان میسر شده است اما انسان کمتر به رشد معنوی خود توجه دارد و حتی در این زمینه اظهار بی نیازی می کند.

6. آیات 11 و 25 و 26 : نزول آب از آسمان مشابه نزول قرآن بر انسان است . قرآن سبب شکافته شدن قلب بروز استعداد و رفع نیاز انسان می شود همان طور که آب سبب شکافته شدن زمین و بارور شدن آن می شود.

7. آیات 2 و 10 و 34 و 35 و 36 : فردی که در این دنیا و در معیار سنجشش برای برخورد با سایر افراد دچار اشتباه می شود حتما در برخورد با نزدیکان خود هم دچار اشتباه شده و نتیجه ی آن در قیامت فرار و نگرانی از روبه رو شدن با نزدیکان خود است.
بسمه تعالی
1و3:چهره در هم کشیدن و این قضاوت در ظاهرو باطن امرنادرست است زیرا تو نمیدانی ،شاید تزکیه شده باشد.
1و11:نفی درهم کشیدن چهره و عبوس شدن
1و34:به خاطر همان عبوسی از برادر خود میگریزد.
1و40و41و42:ارتیاط بین دو فضای اول و آخر که آثارهمان رفتار را نشان میدهد.
4و و39و38:ذکرو تزکیه چهره را گشاده و خندان میکند.
18تا32و 39 و41:فضای ذکر نعمات :همه نعمات برای همه یکسان است اما آنکه تزکیه می شود و ذکرمی گوید با آنکه عبوس است نتایج متفاوتی در قیامت برایشان متصور میشوند.
آنکه خود را از نظر معنوی و مادی مستغنی میداند ،نمی داند که هرکه را خدا بخواهد تزکیه میکند.
2و8و9: نابینا بودن فرد وسعی و خشیت ارتباط دارد.
با سپاس از خانم محمدهاشم عزیز. نکته باران و دانه و نطفه بسیار زیبا و قابل تامل بود!!
19و27:وجه مشترک "دانه" و "نطفه" این است که ما در نگاه به هر دو قادر به پیش بینی این که چه ظرفیت هایی دارند و بعدا چه خواهند شد را نداریم.ولی در هر دو میل به کمال"شاء" هست که همین کافیست تا خداوند ادامه ی مسیر تکامل را بر آنها هموار کند.
۱۶ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۴۰ اسماعیل نیا
بنام خدا
مثل همیشه سوره جالبی بود  و مطالبی رو آموختم.
1- آیات اول سوره با آیات 18 و 19 : ای کسی که خود را برتر و بالاتر میدانی مگر از چه آفریده شده ای ؟ از نطفه - از خلق شدن ، زندگی کردن در دنیا و تا مرگ و قیامت توسط خداوند هدایت میشوی .
2-آیات 24 ، 25 ، 26 : انسان به طعامش نگاه کند اعم از مادی یا معنوی - به نعمتهای دنیوی و انواع و اقسام میوه ها که خداوند آنها را رویانده است .
3- آیات 1 و 3 : فردی که چهره در هم کشید و روی گرداند نفهمید که شاید او ( اعمی ) نیز قابل تزکیه است یعنی حساب نکردنش به دلیل اینست که او به تزکیه افراد بدون شان ظاهری اعتقاد ندارد .
4- آیات 1و 34 : کسی که در دنیا از دیگران روی برمیگرداند در قیامت دیگران و حتی نزدیکان از او فرار میکنند .
5- آیات 1 و 11و 12 : قرآن آن برخورد نامناسب زیر سئوال میبرد چون کتاب تذکر است که برای هر فردی که خود خواهد ذکر و هدایتگر خواهد بود پس برای خودت اصالت در هدایت افراد قائل نشو .
6- آیات 11 تا 16 :در توصیف قرآن کریم به زیباییست که در صفحاتی مکرم ، بلند مرتبه و پاک نگاشته شده و توسط رسولانی بزرگوار و نیکوکار نازل گشته است تا بنده از آن هدایت شود . پس واقعا انسان بعد از این به کجا میرود ؟ جز به گمراهی و غفلت ؟
7- آیات ابتدای سوره این برداشت را کردم که آموزش رو باید برای کسانی انجام داد که خود خواهان آن هستند و برای به دست آوردنش تلاش میکنند اما زمان گذاشتن برای افرادی که خود تمایلی ندارند اتلاف انرژی است . این برداشت درسته ؟ باید از استاد رضازاده پرسید.
۱۶ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۶ فائزه محمدهاشم
با سلام و ممنون از اینکه تکلیف رو روی سایت هم قرار دادید
آیه 2 و 3 با آیه ی 5 مقایسه فردی است که احساس نیاز برای تزکیه میکند با کسانی که احساس بی نیازی میکنند که برای فردی که احساس نیاز میکنند امید برای پذیرش ذکر هست ولی کسی که احساس بی نیازی میکند نه
در آیه 8 کلمه سعی در آیه 9 کلمه بخشی و کلمه تذکره در آیه ی 11 که میگوید کسی که سعی می کند نسبت به خدا خریت دارد قرآن برایش کتاب ذکر خواهد بود
ارتباط میان آیات 11 تا 22 اشاره به نیاز کامل انسان دارد و به نظر در جواب آیه 5 به کسانی است که احساس بی نیازی میکنند یعنی انسان سراسر نیاز است و نمی تواند احساس بی نیازی کند پس کسی که احساس بی نیازی می کند از تزکیه بدور خواهد بود
ارتباط میان آیه 1 و آیه 11 باید قرآن را مایه تذکر قرار داده و آن را مایه برخورد با افراد دانست
ارتباط میان آیه 11 و آیات آخر نشان میدهد که هرکس قرآن را راهنمای خود قرار دهد چهره اش خندان خواهد بود و اگر قرآن را سرلوحه خود قرار ندهد از جماعت کفر و فجور است
ارتباط میان آیه 2  و 8 و 9 اینکه میشود کسی آدمی باشد به معنی اینکه آگاهی نداشته باشد ولی در راه دانستن سعی کرده خریت کند و در نهایت تزکیه شود
ارتباط میان عبس در آیه 1 و یفر در آیه ی 34

11و4: وجود مقدس پیامبر هم چون قرآن مایه ی تذکر است به شرط"سعی" و نفع بعد از آن ،ناگزیر خواهد بود.

9و8و12: "خشی"،" شاء"، "سعی"  به دنبال هم.

11 و17: کسی که تذکره بودن قرآن را محدود ببیند حق پوشی کرده است.

25و 26 : باران بر زمینی می بارد که نمیداند در آن دانه ای هست یا نه

2و 26:توجه و وقت گذاشتن برای هدایت یک نفر مانند بارش باران بر روی زمین خواهد بود.

32-24:همان طور که نتیجه ی بارش  با توجه به دانه ای که در دل زمین پنهان است میتواند متفاوت باشد ،نتیجه ی این توجه نیز با توجه به دانه ی وجود هر فرد متفاوت است ولی حتما نتیجه ای در بر خواهد داشت.

1و40:کسی که در این دنیا"عبس و تولی" کرد در قیامت "غبره" خواهد بود.

1و42:کسی که بدون توجه به "سعی و خشیت "فرد،در امر هدایت او بی توجهی کرد از جماعت کفر و فجور خواهد بود.

همه جیز در دست خداست :بدون انکه اراده ای از ما در کار باشد ما را از نطفه ای بی مقدار به آنچه که هم اکنون در مقابل ماست  رسانده است......پس دقیقاً ما چی فکر کردیم که میتونیم تشخیص بدیم ، چه کسی لایق وقت گذاشتن ما هست یا نه؟  در حالی که خدا وند خودشون وعده کردند  که ادامه ی مسیر را برای کسی که خشیت و سعی کند  میسر میکند .؟؟؟

هو الحق المبین
1،40 : عبس فعلیست که در صورت نمایان می شود و معادل قیامتی آن "علیها غبره" است. به عبارتی گرفتگی چهره این فرد همین اثر را در صورت قیامتی آن دارد.
1،34 : روی برگرداندن این شخص از اعمی در این روایت از سر نخوت و استکبار است، حال آنکه همین فرد در قیامت از برادر خود روی برمیگرداند و فرار میکند اما از سر شرمندگی و قصور در انجام وظایف.
5، 24تا31 : استغنایی که این فرد در خود احساس می کند کاذب است. چرا که طبق آیات طعام که از جمله شاخصه های رایج تفاوت بین طبقه غنی و فقیر است، تماما از نعمات خداوند بوده و انسان هیچ گونه دخالتی در انزال باران یا کاشتن دانه یا شکافتن زمین ندارد. پس این تفاخر چقدر مضحک است!
4، 12،15،38 : "ذکر"ی که امید است افراد از وی سود ببرند به واسطه "ایدی سفره" نازل شده است، فرستادگانی که شاید بر مبنای کلمه "سفره" حرکتی را در درون فرد بسوی خروج از پلیدی ها آغاز می کنند. فردی که از این "ذکر" منتفع شده است، چهره اش "مسفره" است، چراکه از تمام پلیدی ها پاک شده و از غم ها خارج شده است.
8، 34 : فرد مذموم در این سوره با اینکه می بیند اعمی می شتابد، "یسعی" می کند باز در کمال قساوت روی بر می گرداند. حال در قیامت این تویی که باید بشتابی، بدوی. اما نه از روی امید و نه از سر شوق، بلکه با خوف و خواری و شرمندگی.
5، 9،19تا 23 : استغنای انسان چه بی معنی است وقتی مبدا و مقصد خلقت تمامی انسانها مشابه است. تفاوت تنها در این است که چه کسی "امر" خدا را تمام و کمال اجرا کرده است (قضی). چنین میزانی در یک وجود پاک "خشیت" بر می انگیزاند و استغنا با وجود چنین میزان عظیمی برای سنجش حقیقتا مضحک است و ناشی از درک نادرست از معیار سنجش ارزشهاست.
6، 38،39 : فرد مذموم در این سوره با دیدن تملک دنیایی هر فردی برای وی شانی قایل است و به هر نحوی وی را تکریم کرده و متظاهر می کند، چه آن فرد تزکیه داشته باشد و چه نه. به عبارتی تکریم این فرد تنها به علت شان دنیایی وی است و به نوعی تکریم و بزرگداشت از روی اجبار است. در صورتیکه فردی که حقیقتا متذکر باشد در آن دنیا چهره ای دارد گشاده و نورانی و مسرور. چهره اولین تظاهری از هر فرد است که دیده می شود و بنابراین فرد متذکر در قیامت خواه ناخواه مورد تکریم و احترام است و هر کس به او می رسد با دیدن این چهره جذاب! برای وی شانی عظیم قایل است.
۱۱ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۵۶ سیده درسا نبوی
سلام

خدا قوت بزرگوار
التماس دعای فراوان..
یا زهرا..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی